قوانین سرد به قلم مریم السادات نیکنام
پارت شصت و دوم :
کمی جا به جا شد. از اولین کشوی نزدیک به ورودی حولهی تمیزی برداشت و به دست او داد. به کنایه پرسید:
_ همیشه تو سینک ظرفشویی دستاتونو میشورید؟
چهرهی خستهی مرد رنگی از نشاط گرفت و حوله را دور دستانش تابید.
_ گاهی. سرم که خیلی شلوغ باشه زیاد وارد جزییات نمیشم.
سپس به پشت سرش نگاه کرد و دانههای درشت آبی که روی صفحهی استیل سینک منگوله بسته بود را زیر نظر گرفت. بدون مقدمه
مطالعهی این پارت حدودا ۵ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۳۵۴ روز پیش تقدیم شما شده است.
اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.
مارال
۲۳ ساله 00عالی 😍